به گزارش سلامت نیوز به نقل از جوان، شبهای ساحل دیگر مثل گذشته نیست؛ زمینهای ترکخوردهای که روزگاری زیر موجهای خزر پنهان بود، حالا، از یک بحران زیستمحیطی بیسابقه خبر میدهد. بزرگترین دریاچه جهان که روزگاری خانهگونههای ارزشمند دریایی بود، حالا با سرعتی نگرانکننده در حال کوچکشدن است. وضعیت تلخی که بارها و بارها مطرح شده و این بار نیز شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور در یازدهمین کنگره بینالمللی محیطزیست سنپترزبورگ نسبت به آن هشدار دادهاست: «طبق آمارهای ارائهشده، پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، سطح آب این دریا تا ۱۸ متر دیگر پایین برود.»
مرگ تدریجی دریای خزر اما، تنها به کاهش یک پهنهآبی خلاصه نمیشود. با عقبنشینی هر متر از آبهای این دریا، معیشت جوامع ساحلی، تعادل اکولوژیک، و اقتصاد منطقه به خطر میافتد. متأسفانه ترکیب مرگبار تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی ناپایدار، این دریا را به سوی یک فاجعه اکولوژیک سوق داده است، اما آیا کشورهای ساحلی برای نجات آن متحد میشوند؟!
لزوم همبستگی منطقهای برای آینده خزر
نشست تخصصی «تغییرات اقلیمی، بحران خزر و ضرورت همبستگی منطقهای» در سنپترزبورگ برگزار شد تا مقامات محیطزیست کشورهای منطقه درباره چگونگی مقابله با این بحران به بحث و تبادلنظر بپردازند. در این نشست، شینا انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران، درباره شدت بحران کاهش سطح آب دریای خزر هشدار داد و تأکید کرد که این دریا در معرض یک تهدید بیسابقه قرار دارد: «ترکیب مرگبار تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی ناپایدار، این پهنه آبی ارزشمند را به سوی یک فاجعه اکولوژیک سوق داده است.»
انصاری با اشاره به کاهش هشداردهنده سطح آب خزر، اعلام کرد که پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۵۰، سطح آب این دریا ممکن است تا ۱۸ متر دیگر پایین برود. او همچنین هشدار داد که این بحران، زنجیرهای از پیامدهای ویرانگر را به دنبال خواهد داشت.
او گفت که مرزهای سیاسی نباید مانع همکاری کشورهای ساحلی برای نجات این دریا شوند و افزود: «نجات خزر به معنای نجات آینده مشترک فرزندانمان و حفظ هویت تاریخی و فرهنگی منطقه است. اجازه دهید امروز با قاطعیت اعلام کنیم که نسل ما آخرین نسلی نخواهد بود که شکوه و برکت دریای خزر را به چشم دیده است.»
انصاری در این نشست، پیشنهاد تشکیل یک کارگروه ویژه منطقهای با مشارکت کشورهای ساحلی دریای خزر را مطرح کرد تا برنامهای عملی برای مدیریت کاهش سطح آب تدوین شود. او همچنین خواستار بازنگری در پروژههای سدسازی و تخصیص حقابه زیستمحیطی خزر از طریق مذاکرات فنی و دیپلماتیک با کشورهای بالادست شد. رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران همچنین اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای میزبانی هفتمین نشست کنوانسیون تهران در تابستان آینده اعلام میکند تا در سطح وزرای محیطزیست کشورهای عضو، تصمیمات لازم برای مقابله با این بحران اتخاذ شود.
کاهش سطح آب؛ چرا و چگونه؟
بحران کاهش سطح آب دریای خزر، نتیجه ترکیبی از تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی، تبخیر شدید آب و فعالیتهای انسانی ناپایدار است؛ عواملی که در کنار هم، این پهنهآبی را به سمت نابودی میکشاند.
گرمایش جهانی، تأثیر عمیقی بر این روند داشته. افزایش دمای منطقه باعث شده میزان تبخیر آب بیشتر از ورود آن باشد، در حالی که بارندگیهای سالانه که میتوانست حجم آب دریا را جبران کند، رو به کاهش رفته. از طرفی رودخانههای تغذیهکننده، بهویژه ولگا که ۸۵ درصد از آب ورودی خزر را تأمین میکند، دچار افت جریان شده و دیگر مانند گذشته قادر به تغذیه این دریا نیست.
فعالیتهای انسانی نیز نقش چشمگیری در تشدید این بحران دارد. سدسازیهای گسترده روی رودخانههای اصلی، جریان طبیعی آب را مختل کرده و میزان ورودی آب شیرین را کاهش داده. برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی برای مصارف کشاورزی و صنعتی، تعادل منابع آبی منطقه را به هم زده و باعث کاهش سطح سفرههای آب شده است. همچنین استخراج نفت و گاز از بستر دریای خزر بدون مدیریت زیستمحیطی، تأثیرات مخرب دیگری را به همراه دارد. این فعالیتها نهتنها موجب آلودگیهای زیستمحیطی شده، بلکه موجب تغییرات اکوسیستمی در این دریا شده که روند کاهش سطح آب را تشدید میکند.
پیامدهای تلخ پسروی خزر
کاهش سطح آب دریای خزر، تنها به معنای عقبنشینی خط ساحلی نیست، بلکه چالشهای متعددی را برای زندگی مردم، محیطزیست و اقتصاد منطقه ایجاد کردهاست. این بحران، تأثیرات گستردهای بر تنوع زیستی، منابع طبیعی، معیشت جوامع ساحلی و حتی الگوی مهاجرت دارد.
انقراض گونههای ارزشمند دریایی یکی از پیامدهای جدی این بحران است. ماهیهای خاویاری و فوک خزری، از گونههای منحصربهفرد این دریا، به دلیل کاهش سطح آب و تخریب زیستگاههایشان، در خطر نابودی قرار دارند. علی ارواحی، متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی هشدار دادهاست: «پسروی خزر میتواند به تنوع زیستی دریاچه آسیب جدی وارد کند. گونههای جانوری که در این دریاچه زندگی میکنند، در معرض خطر جدی هستند و اگر اقدامی صورت نگیرد، شاهد از بین رفتن اکوسیستمهای وابسته به خزر خواهیم بود.»
خشکشدن تالابهای ساحلی نیز از دیگر پیامدهای این بحران است. تالابهای انزلی، میانکاله، خلیج گرگان و گمیشان که زیستگاه پرندگان مهاجر و گونههای دریایی است، با کاهش سطح آب دریا رو به نابودی میرود. ارواحی معتقد است: «اتصال برخی از تالابها کاملاً با دریای خزر قطع شده و دیگر آبی از دریا دریافت نمیکنند. این اتفاقی است که در میانکاله، انزلی و سایر تالابهای ساحلی مشاهده میشود. اگر این روند ادامه پیدا کند، بخش قابلتوجهی از تالابهای شمال کشور را از دست خواهیم داد.»
افزایش گردوغبار و تغییرات اقلیمی نیز از پیامدهای نگرانکننده پسروی آب خزر است. خشکشدن بخشهایی از کف دریا باعث ایجاد کانونهای جدید گردوغبار شده که سلامت عمومی و حاصلخیزی زمینهای کشاورزی را تهدید میکند. متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی در این رابطه نیز گفتهاست: «با پسروی خزر، احتمال افزایش نرخ فرونشست زمین و ایجاد طوفانهای گردوغبار در شمال کشور بیشتر شدهاست. این موضوع میتواند باعث تشدید طوفانهای گردوغبار و افزایش ریسک بیماریهای تنفسی در جوامع پیرامونی خزر شود.»
بحران اقتصادی و مهاجرت اجباری نیز از دیگر پیامدهای این بحران است. ماهیگیری و گردشگری، که از ارکان اصلی اقتصاد منطقهاند، با کاهش سطح آب و کمشدن منابع دریایی، با مشکلات جدی روبهرو شدهاند. علاوه بر آن تصرف اراضی ساحلی و خطرات ناشی از آن نیز یکی از نگرانیهای کارشناسان محیطزیست است. موضوعی که ارواحی نیز بدان اشاره کرده: «پسروی خزر باعث آزاد شدن اراضی ساحلی شده و این احتمال وجود دارد که این زمینها تصرف شوند، اما مشکل اینجاست که اگر روند کاهش تراز آب متوقف شود یا خزر دوباره بالا بیاید، سازههایی که در این زمینها ساخته شدهاند، با خطر تخریب مواجه خواهند شد، بنابراین توصیه میشود هیچ دخل و تصرفی در این اراضی صورت نگیرد.»
تأمین حقابه خزر؛ راهکاری برای جلوگیری از بحران کارشناسان محیطزیست تأکید دارند که تأمین حقابه دریای خزر از رودخانههای تغذیهکننده، بهویژه ولگا، ضروری است. به عقیده این متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی، لازم است تمامی پنج کشور ساحلی دریای خزر و به طور خاص روسیه، روی تأمین حقابهها اشتراک نظر داشته باشند.
ضرورت اقدام منطقهای و نقش مردم
دریای خزر، این پهنهآبی ارزشمند که قرنها مایه حیات و هویت منطقه بوده، در معرض تهدیدی بیسابقه قرار گرفتهاست. کاهش سطح آب، تخریب اکوسیستمهای ساحلی، انقراض گونههای دریایی و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، تنها بخشی از پیامدهای این بحران هستند، اما آیا هنوز فرصتی برای نجات خزر باقی ماندهاست؟
شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران، در نشستهای بینالمللی تأکید کرده که همکاری منطقهای، تنها راه نجات این اکوسیستم ارزشمند است. کشورهای ساحلی دریای خزر، شامل ایران، روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان، باید یک کارگروه ویژه منطقهای برای مدیریت بحران تشکیل دهند. این کارگروه میتواند هماهنگی لازم برای اجرای پروژههای مشترک، بازنگری در طرحهای سدسازی، تخصیص حقابه زیستمحیطی و توسعه برنامههای جایگزین معیشتی پایدار مانند اکوتوریسم را فراهم کند.
اما حفاظت از خزر، تنها وظیفه دولتها نیست؛ مردم نیز نقش کلیدی در این مسیر دارند. مجتبی ذوالجودی، معاون سابق محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست، تأکید کرده که مشارکت مردم در تصمیمگیریهای زیستمحیطی، تأثیر بسزایی در حفظ این دریا دارد. جوامع محلی، ماهیگیران، گردشگران و فعالان محیطزیست میتوانند با کاهش آلودگیهای دریایی، مدیریت صحیح منابع آب، و حمایت از سیاستهای پایدار، نقش مؤثری در حفاظت از خزر ایفا کنند. کنوانسیون تهران، تنها معاهده زیستمحیطی مورد توافق پنج کشور حاشیه دریای خزر است که با هدف حفاظت از این اکوسیستم منحصربهفرد تصویب شده است. در این رابطه ذوالجودی گفته که اجرای این کنوانسیون و افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت خزر، میتواند تأثیر قابلتوجهی در کاهش آسیبهای زیستمحیطی داشته باشد.
بدون شک نجات دریای خزر، نیازمند یک تعهد جمعی است. اگر کشورهای منطقه، مردم و سازمانهای محیطزیستی امروز اقدام نکنند، فردا ممکن است دیگر چیزی برای نجات دادن باقی نماند. این دریا، نه فقط یک پهنه آبی، بلکه بخشی از تاریخ، فرهنگ و زندگی میلیونها نفر است.
نظر شما